برای بررسی پیشرفتهای علمی چند سنجه قابل اعتماد وجود دارد که یکی از آنها "شتاب پیشرفت" است. شتاب پیشرفت علمی گاهی برای دشمنان کشور نگرانکنندهتر از اصل پیشرفت است.
بعد از انقلاب اسلامی شتاب پیشرفت علم در ایران به گونهای بوده است که باعث نگرانی کشورهای دارای خصومت با ایران شده و این کشورها از تحریم گرفته تا خرابکاری های داخلی مانع از تدام این شتاب میشوند.
این پیشرفتها باعث شدهاست که دشمنان کشور به بهانههای هستهای و یا رشد موشکی، فشارها، کارشکنی ها و تحریم ها را تشدید کنند. ارتقای سطح علمی جامعه، افزایش نرخ باسوادی، رشد مراکز علمی مدارس و دانشگاه ها و رشد تعداد دانشجویان در رشته های مختلف علمی، رتبه برتر ایران در تعداد مقالات و ارجاعات علمی و ثبت اختراعات و برتری در فناوری نانو، هسته ای، فضایی و سلول های بنیادی از جمله مهم ترین دستاوردهای علمی و فناوری انقلاب اسلامی به شمار می رود. اما مهمترین دستاورد علمی بعد از انقلاب کدام یک از این حوزههاست؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال مطرح شده اول باید مروری جامع بر دستاوردهای علمی انقلاب اسلامی داشته باشیم تا در نهایت بتوان بین این حوزهها یک امکان مقایسهای فراهم کرد و به نتجیه دلخواه رسید.
پیش از رسیدن به حوزههای تخصصی علمی، نخستین مرحله پیشرفت علمی در جامعه، افزایش نرخ سواد بوده است. پیش از انقلاب شمار افراد بیسواد در جامعه به حدود 14 میلیون نفر میرسید که چیزی حدود نیمی از جمعیت کشور میشد. اما بعد از انقلاب با وجود 8 سال جنگ تحمیلی یک نهضت همهجانبه در راستای افزایش سطح سواد جامعه اتفاق افتاد و میلیونها نفر در این نهضت با سواد شدند؛ به طوری که درصد افراد با سوادبالای 6 سال جامعه در سال 1355 حدود 47 درصد بود و این نرخ در سال 95 به 88 درصد رسید. پیش از انقلاب تنها 15 واحد دانشگاهی بزرگ در کشور وجود داشت و بعد از انقلاب تعداد این واحدها به بیش از 2 هزار و 640 رسید. مدارس از 47 هزار واحد به 220 هزار واحد رسید.
به مثابه این افزایش زیرساخت های آموزشی تعداد آموزش دیدگان و فارغالتحصیلان هم افزایش قابل توجهی داشتهاست. در مقاطع بالاتر از دیپلم، این رشد بسیار قابل توجهتر بودهاست. مقام معظم رهبری دربارۀ رشد تعداد دانشجویان نسبت به قبل از انقلاب فرمودند: «در زمینۀ علم و فنّاوری، از اوّل انقلاب [تاکنون]، تعداد دانشجویان 25 برابر شده است؛ اوّل انقلاب، همۀ دانشجویان کشور دویستوخردهای هزار [نفر] بود، امروز نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور مشغول تحصیل هستند؛ مقالات علمی شانزده برابر [شده]؛ و فعالیتهای علمی و فنّاوری فراوان دیگر». تمام این جهتگیریها باعث شد طبق آمار پایگاه ISI ایران رتبۀ اول علمی (تعداد مقالات) در منطقه و رتبۀ پانزدهم را در جهان کسب کند.
پس از این افزایش سطح سواد در جامعه و گسترش تب علم آموزی در کشور باید منتظر نخستین دستاوردهای این پیشرفت میبودیم. به طور حتم قرار نیست خیل عظیم تحصیل کردههای علمی ورود تخصصی به حوزه آموزشی خود بکنند و از آنها انتظار ورود به مرزهای دانش را داشتهباشم، اما این تب علم آموزی در کشور باعث شد تا حوزه نانو به عنوان یکی از حوزههای علمی فعال در مرز دانش به بلوغ و شکوفایی برسد.
نانوتکنولوژی مطالعۀ ذرات در مقیاس اتمی برای کنترل آنهاست. هدف اصلی اکثر تحقیقات نانوتکنولوژی شکلدهی ترکیبات جدید یا ایجاد تغییراتی در مواد موجود است. رشد و بلوغ این حوزه از دانش همزمان با پیدایش جهانی آن در ایران هم شکوفا شد. همین ورود موثر و به موقع باعث شد ایران ششمین کشور پیشرو دنیا در زمینۀ تولیدات فناوری نانو باشد. ورود تخصصی به حوزه نانو توانست کاربردهای مختلفی از جمله تولید و انباشت دارو، تشخیص بیماریها، سمزدایی از آب، افزایش بهرهوری در کشاورزی، انباشت و نگهداری محصولات کشاورزی و مواد غذایی و همچنین کنترل آفات و سالمسازی هوا داشتهباشد. ما در حوزه نانو علاوه بر تولید محصول در کشور به بخش صادرات هم رسیدهایم و محصولات نانویی تولید شده به کشورهای دیگر صادر میشود.
اما بعد از انقلاب شاید استراتژیکترین فناوری کشور صنعت هستهای بوده و هست که ورود به آن حساسیت کشورهای غربی را برانگیخت و به پایه اصلی و اساسی دشمنیها منجر شد. در سال 1353 سازمان انرژی اتمی ایران تأسیس شد و قرارداد ساخت نیروگاه اتمی «بوشهر» نیز به امضا رسید امّا از آن زمان تا سال 1381 فعالیت قابلتوجّهی صورت نگرفت و در نهایت در 20 بهمن 1381 رئیسجمهور وقت کشور خبر از تهیۀ سوخت هستهای به دست متخصصان ایرانی برای نیروگاههای هستهای ایران داد.
تداوم فعالیتهای هستهای ایران تبعات زیادی به همراه داشت و شهدای هستهای با جان خود به تداوم این راه کمک کردند. پذیرش دانش هستهای و بهرهبرداری از آن برای ایران به یک تابوی جهانی تبدیل شدهبود و بعد از اینکه کشورهای معاند متوجه شدند نمیتوانند مانع از پیشرفت هستهای ایران شوند اقدام به اعمال محدودیت در این حوزه دانشی کردند. با وجود تمام این محدودیتها ایران به دانش غنیسازی 20 درصد رسید. در تاریخ 26 بهمن 1390 (15 فوریه 2012) ایران اسلامی موفق به ساخت میلۀ سوخت هستهای 20 درصد غنیشده و بارگذاری آن در رآکتور تحقیقاتی 55 مگاواتی شد.
با تمام تلاشهای صورت گرفته در سایه تحریمها و تهدیدهای غربی، ایران به جمع کشورهای دارای چرخه سوخت هستهای پیوست. کشورهایی که تعدادشان از 20 عدد تجاوز نمیکند و ایران در جمع این کشورها امکان اکتشاف اورانیوم، استخراج، تولید کیک زرد و تبدیل آن به گاز «UF6» در حوزۀ تولید سوخت و مجتمعهای سوخت را دارد.
مقام معظم رهبری دربارۀ پیشرفتهای چشمگیر هستهای میفرمایند: «در فناوری برتر که در دنیا با افتخار از آن یاد میشود، مجبور شدند علیرغم همۀ دشمنیها بگویند ایران جزو ده کشوری است که توانسته چرخۀ سوخت هستهای تولید کند. این چیزِ کمی نیست... این پیشرفتهای مهم به برکت نظام اسلامی به وجود آمده است». همچنین فرمودند: «آنچه در تبلیغات غربیها ـ به خصوص آمریکاییها ـ در مورد انرژی هستهای گفته میشود، هدفش این است که ملت ایران را از یک پیشرفت علمی و فناوری محروم کند».
ارتباط مستقیم فناوری فضایی با صنایع موشکی
بعد از صنعت هستهای نوبت به صنعت هوایی و فضایی میرسید که خودنمایی کند. پیشرفت این صنعت به پیشرفت صنایع موشکی ارتباط مستقیم داشت و فشار کشورهای غربی تنها به صنایع هستهای خلاصه نمیشد. بخش زیادی از نگرانیهای کشورهای غربی نسبت به پیشرفت علمی ایران در حوزه صنایع موشکی خلاصه میشد و این جریان بهانهای بود برای ممانعت از فعالیتهای فضایی ایران. اما ایران دست از مطالعه و آزمایش در حوزه فضایی نکشید تا در نهایت به جمع 11 کشور فضایی جهان پیوست. از این جا به بعدِ ماجرا، دیگر نگرانیها نسبت به ایران جدیتر شدهاست و کشورهای معاند ایران را به مثابه یک تهدید جدی میبینند. کشورهایی که امکان دستیابی به صنعت ماهوارهای نداشتهباشند به عنوان کشورهای کور در جهان شناخته میشوند و جهان ماهوارهها را به عنوان چشم سوم بشر میشناسد.
ایران آزمایشات ماهوارهای خود را در سال 1384 آغاز کرد و ماهوارۀ «سینا 1» را به فضا پرتاب کرد. این آزمایشات ادامه داشت تا در نهایت در سال 91 ایران توانستند با ارسال موجود زنده به فضا و تحقیقات زیستی گام دیگری را پشت سر بگذارد و سال 92 با پرتاب کاوشگر «پژوهش» حامل دومین میمون فضایی این تحقیقات ادامه پیدا کرد.
صنایع فضایی بهعنوان یکی از اصلیترین صنایعِ «هایتک» که بهعنوان نماد توسعهیافتگی شناخته میشود برای ایران اهمیت زیادی دارد؛ با همین استدلالاتْ ایران با تلاش زیاد در جمع 10 کشور فضایی جهان قرار گرفت. از زمان انتشار خبر قرار گرفتن ایران در جمع 10 کشور فضایی جهان حاشیهسازیهای جهانی آغاز شد؛ چرا که این موضوع اهمیت زیادی داشت. معنای قرار گرفتن ایران در جمع 10 کشور فضایی یعنی جایی بین روسیه، آمریکا، چین، هند و یا آژانس فضایی اروپا.
با بررسی روندهای تحلیلی در رسانههای غربی و موضعگیریهای آنها درباره پیشرفتهای فضایی ایران میتوان از این تکنولوژی بهعنوان یک صنعت بازدارنده یاد کرد؛ با این تحلیل، کند شدن روند پیشرفت این صنعت قابل درک نیست. روند کند شدن این حرکت هم از زمانی آغاز شد که ایران به توافق کامل در 1+5 رسیده بود و از آن زمان تا کارشکنیهای اخیر دولت ترامپ در موضوع برجام خبر چندانی از پیشرفتهای فضایی نبود. از زمان کارشکنی آمریکا در برجام، دوباره روح تازهای در صنایع فضایی ایران دمیده شد و ماهواره «ناهید1» به صدر اخبار فضایی آمد.
از همان زمان اظهارنظر روسها هم درباره پیشرفتهای فضایی ایران قابل توجه بود؛ فضانوردان و دانشمندان فضایی روسیه از زمان پرتاب ماهواره امید به فعالیتهای فضایی ایران علاقهمند شده بودند بهعنوان مثال «الکساندر الکساندروف» فضانورد بزرگ روس درباره پیشرفت ایران گفته بود پیشرفتهای فضایی ایران بهعنوان کشوری که در محاصره اقتصادی است قابل تحسین است، یا مجلات معتبر فضایی روسیه مانند ماهنامه اخبار فضایی روسیه در چندین شماره بهصورت ویژه به صنایع فضایی ایران پرداختند.
پیشرفت علوم در زمینههای پزشکی کمتر با مانعتراشیهای کشورهای غربی همراه بودهاست
اما پیشرفت علوم در زمینههای پزشکی کمتر با مانعتراشیهای کشورهای غربی همراه بودهاست و تنها موانعی که در این حوزه بر سر راه ایران قرار دادند ممانعت از دسترسی به علوم و تجهیزات جهانی در حوزه پزشکی و سلامت بودهاست. پیشرفتهای پزشکی در همین پدیده کرونا با وجود عدم دسترسی به بازارهای جهانی دارو و تجهیزات پزشکی به کمک کشور آمد. یکی از حوزههای مرز دانشی در بخش پزشکی حوزه سلولهای بنیادین بود.سلولهای بنیادی، توانایی احیای سلولهای بدن را فراهم میکند و تفاوتی ندارد این سلولها خونی، قلبی، عصبی و یا غضروفی باشند. با این روش امکان بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف آسیبدیدۀ بدن فراهم میشود.
هماکنون ایران در میان کشورهای متبحّر در زمینۀ تحقیقات سلولهای بنیادی پرتوان (I.S.P)، جزو 10 کشور برتر جهان و رتبۀ نخست در منطقه قرار دارد. ایران در حوزه سلولهای بنیادی به دستاوردهایی مانند پیوندهای مغز و استخوان، پوست و ترمیم بافت آسیبدیدۀ قلب رسیده است و حتی توانسته این سلولها را شبیهسازی کند. استفاده از این سلولها در پیوند قرینۀ چشم، تکثیر سلولهای بنیادی بندناف به منظور درمان سرطان یا صدمات بافت قلب، عصب و سلولهای استخوانی، ترمیم ضایعات نخاعی، شبیهسازی و تولید سلولهای بنیادی جنین، از جمله دستاوردهای دیگر کشور بوده است.
موارد ذکر شده تنها گوشه ای از این دستاوردها بوده است و بررسی پیشرفتهای کشور در زمینه هایی مانند لیزر، میکرو الکترونیک، رباتیک، سخت افزار، نرم افزار، زیست فناوری، فناوری اطلاعات و حوزه های دیگر زمان و بیشتری مطالبه میکند. اما به راستی کدام یک از این دستاوردها را می توان به عنوان مهمترین دستاورد علمی کشور به شمار آورد؟
شاید صفت برترین دادن به هرکدام از این حوزه های علمی اجحاف در حق حوزه دیگر باشد.اما مهمترین دستاورد علمی کشور پیدایش اکوسیستم علمی و زیست بوم فناوری برای شکل گیری و پیدایش هرکدام از این موفقیتهاست. در واقع با یک دید کلان نگر میتوان به این نتیجه رسید که اگر زیست بوم فعالیت های علمی و فرهنگِ ورود به عرصه های علمی، وجود نداشته باشد چگونه باید انتظار پیشرفت در عرصه های علمی را میداشتیم. اگر این اکوسیستم به وجود نمیآمد هیچکدام از این پیشرفتهای علمی حاصل نمی شد.
ارسال نظرات